اقیانوس عشق و رحمت پروردگار

بخش 1: زندگی اولیه و پیش هیپنوتیزم

دولورس کانن در سال 1931 در سنت لوئیس، میسوری، ایالات متحده آمریکا به دنیا آمد و تا پایان تحصیلات آکادمیک در سال 1947 با خانواده‌اش زندگی کرد و بزرگ شد. او در سال 1951 با همسرش جانی ازدواج کرد، مردی حرفه‌ای در نیروی دریایی ایالات متحده که 21 سال سفر به سراسر کشورهای جهان در راستای انجام وظایف مختلف او در خارج از کشور را داشته

او خانواده‌اش را به‌عنوان یک همسر معمولی نیروی دریایی در دهه‌های 1950 و 1960 تحت پوشش داشت تا اینکه در سال 1968 چندین رویداد مهم در نهایت مسیر زندگی او را برای همیشه تغییر داد.

قسمت 2: اولین مواجهه با تناسخ

در دهه 1960، دولورس و جانی از هیپنوتیزم ساده برای عادات میل (ترک سیگار، کاهش وزن و غیره) استفاده می کردند.

دولورس برای اولین بار در سال 1968 با تناسخ آشنا شد، زمانی که یکی از پزشکان در پایگاه دریایی که او در تگزاس مستقر بود از او و همسرش خواست تا به یکی از بیمارانش که هیپنوتیزم می‌کرد کمک کند.

این زن از اختلال تغذیه عصبی رنج می برد، بسیار چاق بود، فشار خون بالا داشت و از مشکلات کلیوی رنج می برد. دکتر فکر می کرد که استفاده از هیپنوتیزم برای کمک به آرامش زن بسیار مفید خواهد بود. در اواسط جلسه، زن به طور غیرمنتظره شروع به توصیف صحنه‌هایی از زندگی گذشته خود کرد که در آن در دهه 1920 در شیکاگو زندگی می‌کرد. دولورس و جانی مشاهده کردند که این زن به معنای واقعی کلمه به شخصیتی متفاوت با الگوهای صوتی و رفتارهای بدنی متفاوت تبدیل می شود. علیرغم اینکه بسیار عجیب و کاملاً غیرقابل توضیح بود، آنها تصمیم گرفتند با کاوش و پیگیری موضوع پیش بروند و ببینند با جستجو در آن متوجه چه چیزهایی خواهند شد در چند ماه بعد، دولورس و جانی زن را در پنج زندگی متفاوت و متمایز به زمانی که توسط خدا خلق شد، به عقب بردند

کل داستان این رویداد در اولین کتابی که دولورس نوشت با نان (( پنج زندگی به یاد آورد)) در سال (2009) بیان شده است.

این جلسات در زمانی برگزار شد که بازگشت به زندگی های گذشته در آن زمان مفهومی تقریبا ناشناخته بود. هنوز جنبش عصر جدید وجود نداشت، متافیزیک هنوز چندین دهه با آن فاصله داشت و به سادگی هیچ کتاب، دستورالعمل یا منبعی وجود نداشت که او بتواند برای چنین موردی از آن استفاده کند. با این حال، ثابت شد که این یک موهبت است زیرا دولارس و جانی را بر آن داشت تا مجموعه قوانین خود را بنویسند، تکنیک خود را بدون نظارت یک نهاد پزشکی معتبر توسعه دهند و به این معنی بود که آنها در رویکرد خود در هیچ موردی محدود نبودند.

در نتیجه با وجود نداشتن کسی که به او بگوید چه باید بکند و چگونه آن را انجام دهد یا چه چیزی ممکن بود بشود یا نشود ، آنها با اشتیاق سیری ناپذیر آن روش را آزمایش کردند. در اواخر همان سال، جانی توسط یک راننده مست در یک تصادف وحشتناک اتومبیل در راه خود به سمت پایگاه دریایی فلج شد دولورس و جانی در نتیجه جراحات وارده و افتادن جانی بر روی صندلی چرخدار تا پایان عمر به عنوان یک معلول قطع عضو، تصمیم گرفتند به تپه‌های آرکانزاس نقل مکان کنند، جایی که فکر می‌کردند می‌توانند با حقوق بازنشستگی نظامی خود زندگی کنند. با به وجود آمدن این مسئله و داشتن چهار فرزند در طول این مدت، اکتشافات دولورس در هیپنوتیزم و تناسخ در اولویت بعدی قرار گرفت زیرا او کاملاً روی شوهرش و تربیت فرزندانش متمرکز بود.

قسمت 3: تمرین کامل هیپنوتیزم

زمان

هنگامی که فرزندانش بزرگ شدند و خانه را ترک کردند تا زندگی خود را شروع کنند، دولارس تصمیم گرفت در اواخر دهه 1970 دوباره به طور مداوم هیپنوتراپی را با مراجعین خود شروع کرده و از سر گیرد . اگرچه او در یک شهر کوچک روستایی با جمعیت بسیار کمی زندگی می کرد، اما به دلیل تمایل به انجام هر پرونده، بدون توجه به شرایط، توانست با موفقیت طیف متنوعی از مشتریان را جذب کند. کارهای اولیه او به شدت بر روی تناسخ متمرکز بود، که او را با مفهوم سفر در زمان آشنا کرد. بسیاری از مشتریان اولیه او صحنه هایی از زندگی های گذشته را توصیف کردند که در آن در دهه های گذشته، قرن های گذشته و حتی هزاره های گذشته در موقعیت های اجتماعی مختلف در مکان های مختلف در سراسر زمین زندگی کرده بودند. او سپس هفته‌ها را صرف تحقیق در مورد ویژگی‌های زندگی در مکان‌ها و دوره‌های زمانی که مشتریانش زندگی در آن‌ها را توصیف کرده بودند، می‌کرد تا صحت نتایجی را که ثبت می‌کرد تأیید کند. آنها در سفر به زندگی های گذشته خود از غذایی که می‌خوردند، لباسی که می‌پوشیدند، زبانی که صحبت می‌کردند، پولی که استفاده می‌کردند، شغلی که توصیف می‌کردند، هنجارهای اجتماعی که داشتند و قوانینی که از آن پیگیری می کردند ، سرگرمی‌هایی که از آن لذت می‌بردند و در آن شرکت می‌کردند، فلسفه‌های مذهبی که داشتند و سنت هایی که آنها استفاده می‌کردند می‌گفتند و تعریف می‌کردند و به آن اعتقاد داشتند و مناظر جغرافیایی که آنها توصیف کردند، همگی نمونه ای از زندگی در “آن” زمان خاص بود. از طریق این فرآیند و تأیید حقیقت بود که دولورس از صحت نتایج خود اطمینان حاصل کرد. درک اولیه او از تناسخ در مقایسه با میزان پیشرفت کار او بسیار ساده به نظر می رسد.

با این حال، دولارس با نگاه کردن به اینکه از کجا شروع کرد و چگونه اطلاعات را دریافت کرد، متوجه شد که “آنها” به آرامی شروع به ایجاد پایه ای می کنند که بر اساس آن او می تواند ایده ها و مفاهیم چالش برانگیزتر و پیچیده تری را که در آن دریافت می کند را درک کند و ارتباط برقرار کند و آن را به سایرین توضیح دهد.

قسمت 4: “ناخودآگاه” و تکنیک هیپنوتیزم درمانی (هیپنوتراپی ) کوانتومی

دولارس پس از انجام جلسات متعدد با هزاران نفر از مراجعینش و ثبت نتایج یکسان بارها و بارها و صرف زمان و انرژی زیاد برای تأیید صحت زندگی‌های گذشته مراجعینش توانست قاطعانه به این نتیجه برسد که نتایج او واقعاً واقعی است و با کاوش بیشتر، او به تدریج متوجه شد که اطلاعاتی که در مورد زندگی های گذشته، دوره های زمانی مختلف و موضوعات مختلف دیگر دریافت می کند، در واقع از ذهن آگاه مشتریانی که او دریافت می کند، نیست. درست همانطور که توسعه تکنیک هیپنوتیزم او به آرامی و با حوصله زیاد انجام شد، پاسخ به این سؤالات نیز به همین ترتیب بود. پس از سال‌ها تمرین و تحقیق، سرانجام دولارس متوجه شد که خاطرات زندگی‌های گذشته و اطلاعات اضافی ای که از طریق مراجعینش دریافت می‌کرد، توسط یک منبع بزرگتر و بالاتری ارائه می‌شده است بخش قدرتمند و آگاه تر از خود مراجعینش که ذهن آگاه آنها کاملاً از وجود آن بی خبر بود. او تصمیم گرفت آن را (( ضمیر نا خوداگاه)) بنامد زیرا بخشی از ذهن هر فرد است که به طور مطلق وجود دارد، اما درست زیر سطح ضمیر خودآگاه ما قرار دارد و مشاهده می کند. هنگامی که با آن تماس گرفته می شود و با آن ارتباط برقرار می شود، به سادگی نمی توان در مورد زندگی فعلی یک فرد یا در مورد زندگی گذشته آنها پاسخ داد. پس از توسعه و اصلاح تکنیک خود در طول سال‌ها، جایگزینی روش‌های زمان‌بر و خسته‌کننده القایی با رویکردی که شامل استفاده از صدا، تصویر و تجسم است، دولورس تکنیک هیپنوتیزم درمانی کوانتومی خود را تأسیس کرد. این تکنیک تماس و ارتباط مستقیم با ضمیر ناخودآگاه هر فردی را برای پاسخ به هر سوالی امکان پذیر می کند و همچنین می تواند زمینه را برای درمان فوری فراهم کند.

قسمت 5: عیسی و اسنی ها

به دلیل علاقه اندک اما به آرامی در حال رشد به موضوع تناسخ در دهه 1970 و اوایل دهه 1980 و همچنین عدم تمایل ناشران معتبر کتاب ها به استقبال از این حوزه نوظهور، بیش از 9 سال طول کشید تا دولارس اولین کتاب خود را پس از تقریباً یک دهه تحقیق منتشر کند. او در سال 1992 شرکت انتشاراتی خود را با نام Ozark Mountain‏ ‏Publishing راه اندازی کرد که اکنون آثار بیش از 50 نویسنده را در 4 قاره منتشر می کند. کتاب های دولورس به بیش از بیست زبان دنیا ترجمه شده است.

همانطور که درک او از تناسخ توسعه یافت و توانایی او برای پذیرفتن مفاهیم چالش برانگیز بیشتر شد، دولورس با یک مشتری زن مواجه شد که یک سوژه استثنایی هیپنوتیزم بود. دولورس توانست با جهش به عقب در زمان در گام های 100 ساله، 25 بار زندگی جداگانه او را به عقب برگرداند.

هر شخصیتی که زن در هر زندگی از خود نشان می داد به طور مشخص با دیگران متفاوت بود و این یک راه واقعاً قابل توجه برای دولورس برای کشف تاریخ و زندگی در دوره های زمانی مختلف بود. او دو کتاب بر اساس کار با این مشتری نوشت. اولین کتاب «روح به یاد هیروشیما» در سال (1993) بود که زندگی مردی را گزارش می‌کند که تجربیات خود را به عنوان یک ژاپنی در هیروشیما در سال 1945، زمانی که بمب اتمی در جنگ جهانی دوم بر روی شهر انداخته شد، توصیف می‌کند. این روایت تکان دهنده از پرتاب یک بمب اتمی از دیدگاه شخصی که در آنجا حضور داشت، درس هولناکی از اثرات وحشتناک جنگ و سلاح های هسته ای ارائه می دهد. کتاب دوم عیسی و اسن ها در سال (1992) بود که زندگی مرد جوانی را شرح می دهد که معلم اسنی عیسی بود. بسیاری از حقایق در مورد خود عیسی، شخصیت، پیشینه، زندگی و دورانی که در آن زندگی می‌کند، در این روایت جذاب از معلمی آشکار می‌شود که رابطه شخصی خود با عیسی را با جزئیات عاشقانه توصیف می‌کند. دولارس همچنین آنها با عیسی راه می رفتند را در سال (1994) به عنوان ادامه این کتاب منتشر کرد که زندگی گذشته دو زن را توصیف می کند که در طول دوره های مختلف زندگی عیسی را همراهی می کردند و بینش و جزئیات فوق العاده ای را در مورد اینکه او را به عنوان یک شخص و احساسات او نسبت به آن ها ارائه می دهد. همچنین در بازدید از خانه ها و مستعمرات و ملاقات با جذامیان، روش های درمانی او، تعاملات سیاسی و مصلوب شدن او حضور داشت.

قسمت 6: توانایی های دولارس گسترش می یابد

در طول تکامل حرفه‌ای او، یک موضوع تکرارشونده این است که دولارس در درک یک نقطه خاص به “منطقه راحت و امن ” برسد. سپس ممکن است مفهوم جدیدی توسط ضمیر ناخودآگاه یا خود برتر به او معرفی شود که اغلب سیستم اعتقادی او را کاملاً به چالش می‌کشد و او را مجبور می‌کند تا طرز تفکر خود را گسترش دهد. نمونه ای از چنین اتفاقی زمانی بود که (( ابر آگاه )) این ایده را مطرح کرد که زمان واقعاً آنطور که انسان آن را شناسایی می کند وجود ندارد. و فقط لحظه و اکنون وجود دارد گذشته، حال و آینده فقط در لحظه حال وجود دارد. ما آموزش دیده ایم که زمان را به عنوان یک پیشرفت خطی رویدادها بر اساس چرخش زمین به دور خورشید ببینیم. با استفاده از این منطق، اگر در سیاره دیگری زندگی می کردیم، مفهوم کاملاً متفاوتی از زمان خواهیم داشت. اگر بدون چرخش به دور زمان خورشیدی در فضا سفر می‌کردیم از چه «زمانی» استفاده می‌کردیم ؟ و این صرفاً دیدگاهی است که ما اتخاذ می‌کنیم. این مفهوم برای اولین بار در کتاب نگهبانان باغ معرفی شد، کتابی که منشأ فرازمینی بشر را توضیح می دهد و گروهی به نام “شورای کهکشانی ” را توصیف می کند که از همان ابتدا با بشریت بوده اند. در کتاب توضیح داده شده است که چگونه بشر تنها گونه ای در تاریخ است که راهی برای اندازه گیری چیزی که وجود ندارد ابداع کرده است. گسترش تفکر با پذیرش این امر به وجود آمد که همه چیزها، رویدادها و زندگی ها به طور همزمان در زمان حال وجود دارند. این مفاهیم در کتاب‌های بعدی به‌ویژه در سری کتاب ((جهان های پیچیده)) به طور قابل توجهی عمیق‌تر توضیح داده شده‌اند. ((ابر آگاه)) بیان کرده است که تا زمانی که مفهوم عمیق خود را از زمان رها نکنیم و واقعیت جهانی را که همه چیز در حال وجود دارد را تشخیص ندهیم، هرگز واقعاً به ستارگان نخواهیم رسید. نمونه دیگری از اینکه مجبور بود سیستم اعتقادی خود را گسترش دهد، زمانی بود که علایقش او را به تحقیق در مورد آنچه بین یک زندگی و زندگی دیگر می افتد هدایت کرد. یافته‌های این جست‌وجو در کتاب میان مرگ و زندگی (1993) منتشر شد و به شیوایی توصیف می‌کند که در لحظه مرگ چه اتفاقی می‌افتد، پس از یک زندگی به کجا می‌رویم، چگونه به گذشته نگاه می‌کنیم و پس از تکمیل زندگی‌مان تحلیل می‌کنیم و هدف از این زندگی چیست.

قسمت 7: نوستراداموس با دولورس تماس می گیرد

در اوایل دهه 1980، دولارس با یک مورد شگفت‌انگیز مواجه شد که در آن زنی را که شروع به توصیف زندگی‌اش می‌کرد، در جایی که شاگرد پیامبر فرانسوی میشل دو نوستردام بود، که بیشتر به نوستراداموس شناخته می‌شد، و تا آن زمان از زندگیش به عقب برده شد نوستراداموس به خاطر نوشتن پیشگویی هایی مشهور است که حوادث ویرانی ها و وقایع بزرگ را در طول تاریخ اعلام می کند. در واقع، توانایی های او باورنکردنی بود، زیرا او ترور JFK کندی ، حمله “پرندگان در حال پرواز در شهر کوه های توخالی” (اشاره به حملات 11 سپتامبر) و جنگ متعاقب آن در خاورمیانه را پیش بینی کرد. اواسط جلسه هنگامی که زن در حال توصیف زندگی بود، شخصیت او ناگهان فروکش کرد و خود نوستراداموس شروع به صحبت کردن مستقیم از طریق او با دولارس کرد. نوستراداموس به او گفت که از او می‌خواهد کتابی بنویسد (که تبدیل به سه جلد کتاب شد) تا بشریت به درک بیشتری برسد و معانی واقعی رباعیات (پیش‌گویی‌هایش) را روشن کند. با تکیه بر آنچه در بخش قبلی درباره مفهوم زمان مورد بحث قرار گرفت، توجه به این نکته مهم است که یکی از ویژگی های جذاب گفتگوی دولارس با نوستراداموس این بود که او مستقیماً از زمان خود در قرن شانزدهم با او صحبت می کرد. این روح او از جنبه روحی ارتباط برقرار نمی کرد، بلکه خود نوستراداموس در حالی که زندگی خود را در فرانسه با دولورز می گذراند و همانطور که او در آرکانزاس زندگی می کرد. نوستراداموس به دولارس توضیح داد که هرگز ارتباطش را با او قطع نخواهد کرد و بدون توجه به اینکه مشتریانش چه کسانی هستند، پیام‌ها را ارسال می‌کند. او توضیح می‌دهد که در نتیجه تفتیش عقاید، او مجبور شد پیام‌های خود را پنهان کند تا از بین نرود و بعداً بتوان آن‌ها را رمزگشایی کرد. در نتیجه چگونگی تکامل و تغییر زبان فرانسه، مترجمان امروزی در ارائه نادرست بسیاری از معانی واقعی آنها نقش داشته اند. هدف نوستراداموس اصلاح این تفسیرهای نادرست با دیکته کردن معانی واقعی دیدگاه های خود به دولارس بود تا برای جهان منتشر کند. او می‌خواست به ما هشدار دهد تا بفهمیم که این ما هستیم که آینده‌مان را می‌سازیم و این انتخاب ما بود که راهی متفاوت را انتخاب کنیم، بنابراین میشد از بدترین سناریوهایی که او پیش‌بینی کرده بود جلوگیری کرد.

یکی از قدرتمندترین و دلخراش‌ترین پیام‌های او این بود: «اگر بدترین چیزهایی را که ذهن شما قادر به ایجاد آن است به شما بگویم، آیا کاری برای تغییر آن انجام می‌دهید؟» نوستراداموس با جزئیات زیادی صحبت می کند که چگونه ذهن ما برای خلق واقعیتی که تجربه می کنیم کار می کند.

با درک این موضوع، به راحتی می توان درک کرد که چگونه رگبار مداوم رسانه های جهانی با اطلاعات منفی در مورد سیاست، آموزش، امور مالی، مذهب، جنگ، بیماری، مواد مخدر، جنایت و محیط زیست باعث می شود که بسیاری از مردم بر روی آن تمرکز کنند (در نتیجه آن را خلق و تجربه می کنند) این سناریوها در زندگی آنها پس از چندین سال کار با نوستراداموس که معانی واقعی و مورد نظر پیام هایش را دیکته می کرد نوشته شد

دولورس 3 کتاب در مجموعه ای با عنوان گفتگو با نوستراداموس منتشر کرد که معانی دقیق 1000 رباعی و پیش بینی مستقیماً از خود نوستارداموس را شرح می دهد. پیشگویی های مورد بحث شامل ایجاد ابر رایانه ها، ظهور اینترنت، الگوهای آب و هوای نامنظم، تغییرات زمین و تأثیراتی که این تغییرات بر کشورهای و شهرهای بزرگ خواهد داشت، جنگ در خاورمیانه، دولت های جهان، سیاست، 2012، زمان همزمانی ها ، ضد مسیح، سلاح های هسته ای، ایدز ناشی از میمون ها و گسترش عمدی آن توسط دولت های جهانی، سلطنت بریتانیا، وضعیت جهان پس از تغییر فرکانسی و انتقال به بعد پنجم ، فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی به کشورهای مختلف مستقل، پاپ، اطلاعات پنهانی که برای بشر اهمیت زیادی دارد در جایی در بیابان خاورمیانه مدفون شده است، فاجعه شاتل فضایی کلمبیا و بازدید از نژادهای فرازمینی.

قسمت 8: بشقاب پرنده ها، فرازمینی ها و زندگی در سیارات دیگر

در طول اواسط تا اواخر دهه 1980، کار دولارس به آرامی شروع به هدایت او به مسیر کاملاً جدیدی از اکتشاف کرد. او در سال 1985 هنگامی که در اولین جلسه سالانه خود برای MUFON (شبکه متقابل UFO)، یکی از بزرگترین و معتبرترین سازمان های تحقیقاتی UFO (یوفو) در جهان شرکت کرد، با حوزه تحقیقات UFO و ET آشنا شد. یک سال بعد، علایق دولارس او را به بریتانیا برد، جایی که او مطالعاتی در محل در مورد فرودهای مشکوک بشقاب پرنده انجام داد و تعداد زیادی از مزرعه های زراعی یافت شده در حومه انگلیسی را بررسی کرد. در سال 1987، در یکی از جلسات سالانه MUFON، از او خواسته شد تا با زنی که احساس می کرد تجربیات آدم ربایی دارد، اما توانایی به خاطر سپردن جزئیات را نداشت، جلسه ای برگزار کند. تا این مرحله، تکنیک هیپنوتیزم دولارس به طور خودکار سوژه‌های او را به سمت عقب به زندگی گذشته سوق می‌داد. او مجبور شد رویکرد خود را تغییر دهد تا از رفتن به زندگی گذشته برای تمرکز بر رویدادهای جاری جلوگیری کند. در نتیجه علاقه به این موضوع و تجربه آن زن و همچنین خود دولارس، به بیش از 30 نفر ناظر اجازه داده شد در جلسه شرکت کنند، که دور از محیط مساعد و روال معمولی برای “آزمایش” بود. به طرز شگفت انگیزی، هم انحراف از رویکرد معمول او و هم محیط بسیار غیرمعمولی که جلسه در آن برگزار شد بسیار مؤثر عمل کرد و نتایج شگفت انگیزی را به همراه داشت. دولارس آموخت که برخی از افراد از دوران کودکی تجربیاتی با فرازمینی ها داشته اند و اغلب روابط چند نسلی بین اجداد خانوادگی در زمین و نژادهای ET (فرازمینی ) وجود دارد. خاکستری های کوچک در واقع به عنوان یک نوع ربات بیولوژیکی توسط نژاد دیگری بسیار پیشرفته تر از بشریت ساخته شده اند. این توضیح می‌دهد که چرا بسیاری از مردم خاکستری‌های کوچک را به شدت سرد می‌دانند و تقریباً از هرگونه احساسی می باشند . نژادهایی که آنها را ایجاد کردند، خاکستری های بسیار بلندتر با تنه های بسیار باریک، اندام های لاغر و چشمان درشت و سیاه هستند. در طول ماجراجویی خود در اکتشاف ET و UFO، دولورس با نهادهای ET متعددی که از طریق سوژه‌های او برای ارائه اطلاعات و درک می‌آیند، در تماس بود. به راستی در جهان هستی تعداد زیادی از زندگی موجودات هوشمند وجود دارد که در اشکال، نژا ها و اندازه‌های مختلف وجود دارند. کتاب او با نام متولیان (1998) پس از بیش از 20 سال ملاقات مراجعین و تجربیات آنها با موجودت فرازمینی و UFO، به معنای انتشار پیشگامانه ای برای دولارس بود. ما می آموزیم که تقریباً همه موارد به اصطلاح آدم ربایی در واقع توافقات متقابلی هستند که قبل از تناسخ در زمین به منظور کمک به یکدیگر انجام شده است. همانطور که ما قبل از تناسخ و ورود بر روی زمین در مورد اینکه چه کسی هستیم و از کجا هستیم، فراموشی را تجربه می کنیم، همچنین در مورد قراردادها و توافقاتی که قبل از آمدن به اینجا با دیگران بسته ایم، فراموشی را تجربه می کنیم. مشکلی که امروزه وجود دارد این است که دیدگاه اکثریت بشریت در مورد فرازمینی ها توسط رسانه های جریان اصلی، سیستم های اعتقادی مذهبی و داده های ناقص علمی شکل گرفته و دستکاری شده است. تعداد کمی از مردم می توانند واقعاً با یک موضع عینی و بی طرفانه به این موارد نزدیک شوند. در تشخیص این موضوع، قابل درک است که بسیاری از مردم با ترس، تردید یا انکار کامل به این موضوع می پردازند. کتاب نگهبانان کمک می کند تا بتوانید از این موارد آگاه شوید که اولا : تشخیص اینکه رویدادها و تجربیات مرموز واقعاً برای میلیون‌ها نفر در هر قاره روی این سیاره اتفاق می‌افتد. دوما : رد، انکار و تمسخر آن رویدادها و تجربیات توسط نهادهای علمی، دولتی و مذهبی، که بسیاری از مردم برای پاسخ سوالات خود به آنها وابسته هستند برایتان با نگاهی دیگر به حقیقت و بدون وابستگی به آنچه تا کنون به شما گفته اند و آن چیزهایی که بهتان گفته نشده است به آگاهی برسید و برایتان روشن شود

کتاب‌های دیگری که در نتیجه کاوش‌های دولارس در زمینه‌های فعالیت بشقاب پرنده‌ها و فرازمینی‌ها منتشر شد، عبارتند از Legacy From The Stars (1996)، ( میراث از ستارگان ) که وسعت موجودات فردی ما و منشأ خارج از سیاره ما را بررسی می‌کند، و (( افسانه ستارگان)) که زندگی‌ای را توصیف می‌کند که در آن یک زن به زمانی بازمی‌گردد که هزاران سال پیش یک سفینه فضایی در منطقه آلاسکا/کانادا سقوط کرد. داستان خاستگاه نژادهای سرخپوست در آمریکاست.

قسمت 9: جهان پیچیده

پس از بیش از 30 سال تحقیق و نوشتن در مورد مفاهیمی از زندگی و مرگ، تناسخ، منشاء بشریت، بشقاب پرنده ها و موجودات فرازمینی، پیشگویی های نوستراداموس و طیف گسترده ای از موضوعات دیگر، دولارس متوجه شد که دریافت اطلاعات او آنقدر گسترده و متنوع شده بود که نمی‌توان آن را در یک یا حتی چند حوزه خاص دسته‌بندی کرد. از آنجایی که او مجبور بود برای تغییر در کل حرفه خود سازگار شود، تصمیم گرفت کار جدید خود را در مجموعه ای با عنوان جهان پیچیده منتشر کند. دولارس در حال حاضر 5 جلد از آن را منتشر کرده است و بیان می کند که این کتاب ها برای کسانی است که می خواهند به فراآگاهی برسند

موضوعات تحت پوشش در ابن کتاب عبارتند از قدرت ذهن انسان، آگاهی واقعاً چیست، قدرت افکار و نیات ما، جهان های موازی، واقعیت های جایگزین، تمدن های گم شده، تاریخ باستان، اسرار زمین (مانند مثلث برمودا، استون هنج و هیولای دریاچه نس). جزئیات تجربیات افرادی که به زندگی در سیارات دیگر بازگشته اند، موجوداتی که کاملاً از انرژی ساخته شده اند، چگونه واقعیت صرفاً یک هولوگراف است، چگونه ما تکه هایی از روح های چند وجهی هستیم، چگونه در بدن های غیر انسانی (مانند گیاهان، حیوانات) و حشرات زندگی می کنیم . با عبور از این دوره تحول و بلوغ، چقدر به زمین و بشریت کمک می شود. چه تعداد از افرادی که اکنون روی زمین زندگی می کنند، روح های داوطلب هستند که در این زمان روی زمین تناسخ یافته اند تا به افزایش ارتعاش سیاره و ساکنان آن کمک کنند.

قسمت 10: 3موح از روح های داوطلب

دولارس در طول زندگی حرفه‌ای خود، الگویی را در بسیاری از مراجعینش که در طول سال‌ها دیده بود، شناسایی کرد. در حالی که بسیاری از مردم زندگی گذشته خود را در انواع موقعیت‌ها، جوامع و فرهنگ‌های روی زمین در دوره‌های زمانی مختلف گزارش کرده‌اند، افراد خاصی که برای دیدن دولورس آمده‌اند، توصیف می‌کنند که زندگی‌ای که در حال حاضر در آن زندگی می‌کنند، اولین و تنها زندگی است که تا به حال روی زمین داشته‌اند. وقتی از آنها می پرسند اهل کجا هستند، آنها به سادگی می گویند “منبع” و ابراز ناراحتی عمیقی می کنند که اینجا هستند و چقدر دلشان برای “خانه” تنگ شده است. جلسات بیشتر با چنین افرادی نشان داد که برای اولین بار افراد تناسخ یافته در واقع داوطلب شده اند تا در این زمان خاص به زمین بیایند تا به بشریت کمک کنند تا ارتعاش خود را در روند صعود سیاره و ساکنینش افزایش دهد.

برخی از داوطلبان قبلا هرگز در یک جسم فیزیکی زندگی نکرده اند، برخی دیگر به عنوان موجودات فضایی در تمدن های فرازمینی در سیارات دیگر زندگی کرده اند و برخی دیگر از ابعاد دیگر آمده اند. در نتیجه فراموشی که همه ما قبل از ورود به بعد سوم در زمین تجربه می کنیم، نه ماموریت خود را به یاد می آورند و نه منشاء خود را. بنابراین، این روح‌های زیبا زمان بسیار دشواری برای سازگاری با دنیای آشفته ما دارند و نقش حیاتی ایفا می‌کنند زیرا به بقیه ما کمک می‌کنند تا زمینی جدید را خلق کنیم. در «سه موج از روح های داوطلب و زمین جدید» (2011)، دولارس فراخوانی را توصیف می‌کند که در نتیجه بمب‌های اتمی که در سال 1945 بر روی هیروشیما و ناکازاکی انداخته شد، برای روح های داوطلب و برای کمک به زمین انجام شد. اولین موج داوطلبان که آمدند «بارش‌های راه» بودند و مطمئناً چالش‌برانگیزترین زمان را داشتند زیرا مسیری را که کسانی که بعد از آن می‌آمدند را شخم زدند. موج دوم به عنوان آنتن انرژی عمل می کند، وظیفه آنها این است که به سادگی فقط در زمین حضور داشته باشند و بر اطرافیان خود تأثیر بگذارند. داوطلبان موج سوم، بسیاری از کودکان با استعدادها، توانایی ها و خاطرات باورنکردنی، به معنای واقعی کلمه هدیه ای به جهان هستند. آنها دانش و خرد و آگاهی ای دارند که به بشریت کمک می کند تا انتقال به بعد پنجم و زمین جدید را تکمیل کند و بر موانع بسیاری که در پیش است غلبه کند.

قسمت 11: سفر ادامه دارد

دولارس کانن که در 18 اکتبر 2014 از این دنیا نقل مکان کرد و سیاره زمین را ترک نمود ، دستاوردهای باورنکردنی در زمینه‌های درمان جایگزین، هیپنوتراپی ، هیپنوتیزم، متافیزیک و سفر به زندگی های گذشته از خود به جای گذاشت، اما مهم‌تر از همه درک ذاتی او از مهم‌ترین کاری بود که می‌توانست انجام دهد. برای به اشتراک گذاشتن اطلاعات ، برای آشکار کردن دانش پنهان یا کشف نشده حیاتی ، برای روشنگری بشریت و درس های ما در اینجا بر روی زمین.به اشتراک گذاری اطلاعات و دانش چیزی است که برای دولارس اهمیت زیادی داشت.به همین دلیل است که کتاب ها، سخنرانی ها و روش منحصر به فرد هیپنوتیزم QHHT او همچنان افراد زیادی را در سراسر جهان شگفت زده، راهنمایی و آگاه می کند. دولارس تمام این احتمالات و موارد دیگر را در حالی که ما را برای سفر زندگی‌مان همراهی می‌کرد، بررسی کرد. او از همسفران می خواست تا سفرهای او را به ناشناخته ها به اشتراک بگذارند.

پس از درگذشت دولارس کنن، دخترش جولیا کنن، که سال‌ها در کنار دولارس روش هیپنوتراپی QHHT را آموزش می‌داد، مدیر آکادمی هیپنوتیزم شفای کوانتومی شد که تکنیک هیپنوتیزم درمانی کوانتومی دولارس کنن را در سراسر جهان آموزش می‌دهد.

جولیا همچنین مدیرعامل شرکت انتشاراتی Dolores، Ozark Mountain Publishing, Inc. است که دولورس آن را در سال 1992 برای انتشار کتاب‌های خود و سایر نویسندگانی که در حال کاوش، تحقیق و نوشتن در مورد موضوعات متافیزیکی بودند، تأسیس کرد.

نظرات شما عزیزان:

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: